سایه ناظمی ، حافظ ، شاملو وفروغ درسایه های هول
بیرنگ کوهدامنی بیرنگ کوهدامنی

 یادداشت مشعل:

 

از ان جایی که شمارهء سوم – چهارم پدیده در دسترس ما قرار داشت واکنون رمان سایه های هول به آخر رسیده است ، بی مناسبت ندانستیم تابه عنوان حسن ختام سایه ها... آن مطلبی را که زنده یاد استاد بیرنگ کوهدامنی در رابطه به سایه های هول نوشته بودند ، خدمت خواننده گان مشعل تقدیم کنیم :

 

 

  سایه های هول نام رمانی است که به قلم مردی که نویسندگی پیشه ی اصلی او نیست واو با تواضع وفروتنی هرگز وهیچگاهی این ادعا را نیز نداشته، نگاشته آمده است. او مردی نظامی وسروکارش در جریان زندگی با تفنگ بوده است. اما با نوشتن اردو وسیاست در سه دهه ی اخیر، همگان متوجه شدند که یک مرد سنگری می تواند، انسان دفتری نیز باشد. اردو وسیاست .. با آن که موضوع آن خشک است ودرآن زمینه نمی توان از خیال پردازی کار گرفت با نثر شیوا ، شفاف ومطنطن نگاشته آمده که بسیاری ها هم شک کردند خلق چنان اثری نمی تواند کار یک شخص نظامی باشد ، آن را باید به شکل گروهی نوشته باشند ویا نویسندهء حرفه یی .

 

 بحث های فراوانی از مخالف وموافق در رابطه با اردو وسیاست .. بالا گرفت ونویسنده ی آن اثر: نبی عظیمی در کتاب زیر نام مناظره ها ومحاضره ها به پاسخگویی مخالفان پرداخت واین قضیه را به اثبات رساند که شیوه ی نگارش اردو وسیاست .. ومناظره ها .. یکسان اند ونویسنده اردو وسیاست هیچکس دیگری نمی تواند باشد به غیر از خود نبی عظیمی.

 

 واما سایه های هول کاملاً نشان داد که نگارنده ی این اثر از تبار قلم بدستان راستین است. اطلاعات ادبی بسیاری دارد. کتاب بسیار خوانده وگذشته ی ادبیات سرزمین خود وادبیات بدیعی جهانی را نیز می شناسد.

درسایه های هول ، خواننده با نویسنده یی روبرو می آید که شعر شاملو، نادر نادر پور، فروغ فرخ زاد، لطیف ناظمی وبسیاری دیگر از معاصران خود را خوانده وبه مناسبت هایی شعر های از آن ها را در کتاب خود می آورد. حافظ یار همیشه گی اوست، ازروح آن شاعر آسمانی در لحظات دشوار زندگی یاری می طلبد.

 

 سایه های هول داستانی است از پیکار، مبارزه ، عشق ورزیدن ودوست داشتن. سرگذشت دردناک وتلخ مهاجران ، آوارگان واز وطن کنده شده گان است. قصه ی مرارت ها وتلخی ها ی غربت نشینان است که برای رسیدن به مدینه ی فاضله ویا آرمانشهرغرب، به سرحد جنون، تن به فحشا دادن ، دزدی وخود کشی می رسند. در کتاب چند مورد خودکشی باز تاب یافته است که خواننده را، غرق در حسرت واندوه می کند. دراین اثر نشان داده می شود که چگونه راه پیمایان به سوی دیاران غرب وغربت در طی راه پیمایی هلاک ونابود می شوند وچگونه فاجعه ی انسانی تکرار وتسجیل می شود.

 

 این اثر به شیوه ای ریالیسم اجتماعی به نگارش درآمده است،اما سرشاراست از لحظه های رمانتیک ، شاعرانه به ویژه رابطه ی عاشقانه رحمت وسارا.

 

 هروقتی که رحمت در هوا وخیال ویادهای سارا فرو می رود، قلم نویسنده دنیایی لطیف ، اثیری وپر جاذبه می آفریند. دلبستگی های رحمت به نورس نوه اش که نمادی است از آینده و آن همه توجه او به آن کودک، نشانگر آن می تواند باشد که نویسنده ی کتاب نمی خواهد زندگی تعطیل شود. اودلبسته ی فردا است ، فردای روشن که همه ، همه را برادر باشند .

 

 باری سایه های هول می تواند سرآغازی باشد در کشور ما که پیش ازآن نمونه ونظیره ای را نداشته ایم. خواننده وقتی به سطر های نهایی سایه های هول می رسد، ناخود آگاه از خود می پرسد، رحمت یعنی قهرمان محوری کتاب آیا خود نویسنده نیست ؟

 

 

برگرفته شده از ص42 شماره 3-4  ماه عقرب 1382خ فصلنامه " پدیده "

 

 

 


February 4th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
معرفی و نقد کتب